صیغۀ اعتکاف

خبر آنلاین باید لنگ (به ضم لام) بیندازد جلوی آرایشگرهای مردانه! زنانه را نمی‌دانم؛ حق هم دارم. بعد از این‌که کلیۀ اخبار روز را به سمع و نظر ما رساند...

آرایشگر: من تا دیروز نمی‌دونستم اعتکافه!

من: عجب!

آرایشگر: اگه می‌دونستم، می‌رفتم سه روز راحت می‌خوابیدم.

مشتریِ دیگر: خب چه کاریه، تو خونتون راحت بخواب.

آرایشگر: تو خونه مادر بچه‌ها نمیذاره.

یعنی نگاه جدیدی بود به صیغۀ اعتکاف.

+ نوشته شده در شنبه ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۴۵ توسط مرد صیغه‌ای

صیغۀ همه فن حریف (3)

خواستگاری یک سناریوی از پیش تعیین شده است انگار. می‌روی، می‌نشینی، گپ می‌زنی، از خانواده‌ها می‌گویی و بعد هم یک نفر در مجلس اجازۀ صحبت کردن عروس و داماد آینده را در اتاق مجاور می‌گیرد، بزرگترِ دختر اجازه می‌دهد و دو گل نشکفته یا دو گلی که یک بار شکفته‌اند و دوباره جانی تازه گرفته‌اند، وارد اتاق مجاور می‌شوند؛ بعد هم برمی‌گردند و تمام؛ شب به اتمام می‌رسد.

همین اتفاق افتاد. پدر ساکت بود و حرفی نمی‌زد، عوضش مادر جبران کرد و گفت: «اجازۀ ما هم دست شماست.» خودش راه را باز کرد و مطلوب جلوتر حرکت کرد. تا از جا برخواستم که بروم، رو به پدر کردم و رخصت خواستم، اما انگار نه انگار. پشت بندش صدای فریادی آمد...

=====

صیغه نوشت: چند روزی دچار صیغۀ سرماخوردگی شده بودیم که شکر یزدان پاک، امروز بهترم : )

+ نوشته شده در شنبه ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۳۰ توسط مرد صیغه‌ای
درباره من
صیغه یعنـی نـوع، هیئت، اصل، شکل و در کل ریخت هـر چیزی را می‌گویند. کلهـــم اجمعیـــن ریخت هــر چیــزی را بررسـی مـی‌کنیم. اینـجا را آرام بخـوان؛ اگر می‌خواهی تمرین تندخوانـی کنـی، روزنامه بخوان نه وبلاگ!
صیغه‌های خواندنی
قدرت گرفته از بیان