هرچه به عید نزدیک میشویم، گام به گام به دایی شدنم نزدیکتر میشوم. دایی شدن هم عالمی دارد، نه؟ خب تا الان تجربهاش نکردهام.
امروز داشتم به این فکر میکردم که احتمال دارد من تا بزرگ شدن فرزندِ خواهر ازدواج نکنم و از صیغۀ صبر مدد بگیرم تا او بزرگ شود و بفرستمش برای خواستگاری در شهر دیگر. بعد او برود برای خانداییاش خواستگاری و از قضا خودش یک دل که نه، بلکه صد دل عاشق مطلوبِ مورد نظر شود و یک رابطۀ عاشقانه-خالصانه با مطلوبِ خانداییاش برقرار کند و دست آخر (به کسر خاء) هم پنهانی مطلوبِ خاندایی را برای خودش اختیار کند و عقدش کند. احتمال که میتوان داد، مثل فیلم طوقی!
+
نوشته شده در شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۵
ساعت ۲۱:۳۱
توسط مرد صیغهای