موعد دربی که میشود، همیشه یاد قدیمالایام میافتم. قدیمالایامی که با رفقا جمع میشدیم جایی و دربی را با هم تماشا میکردیم.الان هر کدام رفتند دنبال زندگیشان. یکی کارگر شده و مشغول کار شده و شبکار است، دیگری دکتر شده و مریض دارد، یکی علاقهاش را نسبت به فوتبال از دست داده، دیگری مغازهدار است و در مغازهاش همراه با رسیدگی به کار مشتریها، فوتبال را نظاره میکند، یکی هم مهندس ناظر است و باید سر زمین باشد. این وسط یکی هم ازدواج کرده و همسرش قدغن کرده با رفقای دوران مجردی بگردد.
اما چیزی که در بین ما بود، این بود که اکثراً پرسپولیسی بودیم و چه کلکلها که نمیکردیم... بگذریم. هیجانش هر چقدر هم که کاذب باشد، اشکال ندارد، بگذارید دو ساعت هم هیجان کاذب داشته باشیم، به کجای دنیا بر میخورد؟
امروز هم دربیست و باید تنهایی فوتبال ببینم. چه اشکال؟ مهم این است که من پرسپولیسیام. مساوی نشود صلوات بفرستید.