33 چه صیغه‌ایست؟

بچه‌تر از این حرف‌ها که بودم، اعداد یازده، بیست و دو، سی و سه، چهل و چهار و... را خیلی دوست میداشتم. کلا دو عدد هم تیپ و قیافه که در کنار هم قرار می‌گیرند، خشگلند، اینطور نیست؟ نه این‌که الان دوست نداشته باشم‌ها، دوست دارم، منتها ترس تمام وجودم را می‌گیرد!

00 را ندیدم، چون چیزی حالی ام نبود، اما 11 را دیدم، 22 را هم دیدم، خبری نبود، یعنی تقصیر خودم شد. گذشته اما گذشت! از آنجایی که بعید می دانم 44 و 55 را ببینم، و با التفات به این مطلب که باید حالی را که در آنیم غنیمت شمریم و شاید که نباشد فردای دگر، با تمام وجودم سلام می‌کنم بر 33 سالگی... سلام و درود خدا بر 33 سالگی!

+ نوشته شده در يكشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۴ ساعت ۱۹:۲۱ توسط مرد صیغه‌ای | حاشیه بزنید
جو یا
۲۹ شهریور ۹۴ , ۲۰:۴۱
تولدتونه امشب؟!
امشب شهادته امام باقر (علیه السلام) هست برای همین دست و جیغ و هورا نمیکشیم!
خیلی متین میگم: عمرتون پر از خدا

پاسخ :

بله

خوب شد گفتین، اصلا حواسم نیست. پس عکس رو بر می دارم. :(

زنده باشید و سلامت!

اکسیر عشق
۲۹ شهریور ۹۴ , ۲۰:۵۰
آخی تولدتون مبارک...  آیکون دسته گل
انشاالله ۳۳ سالگیتون شروع یه زندگی فوق العاده براتون باشه البته در کنار همسرتون

پاسخ :

چرا آخی؟ مچکرم :) آیکون گرفتن دسته گل با افتخار

خوشبخت بشید ایشالا به حق امام امشب!

جو یا
۲۹ شهریور ۹۴ , ۲۰:۵۲
راستی
قصه استراحتتون به کجا رسید؟

پاسخ :

هیچی دیگه، استراحت تکمیل شد و الان در خدمتم :-)
اکسیر عشق
۲۹ شهریور ۹۴ , ۲۱:۰۰
ههههه نمیدونم چرا آخی.... لابد فکر میکردم آقای صیغه ای از زمان 00 هم همون آقای صیغه ای بوده :-) 

پاسخ :

؛-) کشف صیغه ها خوبه، دوست داشتم از همون اول، از بس فضول بودم و شیطون :)
گلشن
۲۹ شهریور ۹۴ , ۲۱:۵۸
مبارکه انشالله سال پر خیر و برکتی داشته باشین صیغه ای جان

پاسخ :

تازه اینو دیدین؟ :-)

عمرتون با برکت باشه ایشالا! ؛-)

اندیشه
۲۹ شهریور ۹۴ , ۲۲:۰۰
تولدتون مبارک
جویا چه دعای قشنگی کرد! عمرتون پر از خدا
عاقبتتون هم ختم به خیر بشه ننه! آیکون یک عدد مادربزرگ چشمک زن لطفا

پاسخ :

زنده باشین و سلامت و خوشبخت!

ببخشین دیگه هی جابجا میشم، روحیه م فقط با بلاگفا سازگاره و بس!

پیر شین الهی! ؛)

گلشن
۲۹ شهریور ۹۴ , ۲۲:۰۷
نه دیده بودمش با عرض شرمندگی یادم رفت بخونمش[آیکون شرمنده]

پاسخ :

این حرفا چیه، دشمنتون شرمنده و سر به زیر! ؛)

دلتنگ حسن علی جعفرم :(

گلشن
۲۹ شهریور ۹۴ , ۲۲:۱۲
آره نیست بنده خدا هیشکی نیس سر به سرش بذارم دارم سر شما خالی میکنم

پاسخ :

اشکال نداره، ای کاش پیداش بشه و یه سراغی بگیره. بدی این فضای نسبتا مجازی همینه :(

ببخشید آخرین کامنتتون اشتباهی حذف شد! :(          

هلیا
۲۹ شهریور ۹۴ , ۲۲:۳۹
سلام
تولدتون مبارک

پاسخ :

سلام

ممنون :)

رهگذر
۲۹ شهریور ۹۴ , ۲۳:۰۷
سلام اقا خوبید ؟
تولد ما شهریوری ها مبارک :) 

علی الخصوص مولود امروز :) 


پاسخ :

سلام

من خوبم و امیدورام شما هم خوب باشین! تولد شما هم همین برجه؟ مبارک! ؛)

خوشبخت بشید!

رهگذر
۲۹ شهریور ۹۴ , ۲۳:۲۰
بله منم تو همین ماه بدنیا اومدم :) 25 ام ...

 این شهریوری ها همه صیغه ماه بودن رو صرف کردن مگه نه ؟!! ;) 

سلامت باشید همین طور شما خوشبخت و عاقبت بخیر بشید  :) 

پاسخ :

بله، بر منکرش... البته منم دیگه داشتم میفتادم تو مهر که دیگه موندم لب مرز :)

هر چی دعا کردین در حق خودتون مستجاب! ؛-)

خرابات نشین
۳۰ شهریور ۹۴ , ۰۰:۳۱
تولدتون بسیار بسیار مبارک باشه، ایشالا که عمر طولانی و باعزت به همراه سلامتی داشته باشید

پاسخ :

زنده باشید و سلامت و خوشبخت ایشالا! :)

روزگارتون بر وفق مراد ایشالا! ؛)

شکوه
۳۰ شهریور ۹۴ , ۰۵:۲۸

تولدتون مبارک

راستی چه امضای قشنگی دارید

پاسخ :

متشکرم، عمر بابرکت ایشالا! :)

؛)

لیلا
۳۰ شهریور ۹۴ , ۰۹:۲۶

سلام...خوبید؟

هم منزل نو و هم تولدتون مبارک...از خداوند متعال بهترین ها رو براتون آرزو دارم و امیدوارم سالیان سال شاد و سلامت و موفق باشید...

پاسخ :

سلام

شکر خدا خوبم و امیدوارم شما هم در سلامتی باشین :)

نظر لطف و محبت شماست، هر چه از خدا خواستین چند برابرش برای شما مستجاب! ؛)

آرامش
۳۰ شهریور ۹۴ , ۱۱:۱۳
لمس بودنتون مبارک جناب صیغه ای عزیز :)
امیدوارم اعداد رند بالاتری رو هم ببینید ، بالاتر از 99، 111، 222 :)

پاسخ :

محبت دارین بانوی شهر باران :)

هوووو! عمر نوح می خواد بانو، خیلی طول بکشه 44 اونم اگه ایزد بخواد :)

آرامش
۳۰ شهریور ۹۴ , ۱۱:۱۵
میدونم بلاگفا خز شده، اذیت میکنه، ولی خدایی جاتون خالیه!

پاسخ :

من که اینجام، محیط بلاگفا جون میده واسه نوشتن، فضای ساده و بی غل و غشش آدم رو می کشونه به سمت میز کار و تایپ، اما خب می بینین که، به قول خودتون خز شد رفت! می نویسی، ارسال می کنی، بعد بلاگفا براتون می خوردش :) اما فعلا اینجام ؛)
آرامش
۳۰ شهریور ۹۴ , ۱۳:۲۷
منم اینجا وبلاگ دارم، ولی راحت نیستم! تو اون وبتون عرض کرده بودم اینجا مث تهران وحشتناکه،  دهات بلاگفا رو خیلی دوست داشتم!
اگه دوس داشتین بیاین یه کاری کنیم، مث دوستم فانتالیزا هر پستی رو یه بار اینجا بذاریم یه بارم اونجا، مایه اش یه کپی پیسته دیگه! اینجوری دوستای اونجامونو داریم، به قول شما به هوای اون میریم دست به قلم هم میشیم، هر وقتم شیرازی هوس کرد پستامونو بریزه تو سالادش بخوره دیگه اینجا هست :)
نمیدونم ، شاید وقت گیر باشه
+من همچنان تاکیدمیکنم این پاییز برای شما خوش یمنه، ممکنه ناراحتتون کنه این حرفم، ولی از اینکه در مورد آخرین کیس اون تصمیم رو گرفتین خوشحالم، زندگی با ایشون میتونست بخاطر روحیه هر دوتون پر از چالش باشه، چالشهایی که هرچند گاهی هیجان انگیزن ولی در دراز مدت .... کار درستی کردین!از شما که یه جورایی الگوی مایین در انتخاب غیر از این انتظار نمیرفت. خیره انشاءالله :)

پاسخ :

وجدانا منم راحت نیستم اینجا، و چه مثال قشنگی هم می زنین، بلاگفا با همۀ دهات بودنش کیف می کنه آدم درش، مث وقتی که میریم روستامون :) اما خب اتفاقا خیلی یپیشنهاد خوبیه اما نظرات خیلی برای من مهمه و بلاگفا همراه با سالادش همه رو قورت میده، اینو چه کنیم؟ :)

+ باز پیشگویی؟ درست از آب در نمیاد که، 2000 تومنم میگیرین ؛) نه، چرا ناراحت؟ راست میگین، البته که برای من عقل و منطق ارجحیت داره که تا الان باید متوجه شده باشید بانو :) 

خیر و برکت در حیاتتون! ؛-)

جو یا
۳۰ شهریور ۹۴ , ۱۴:۰۶
هیچ به زندگی مجدد با همسر قبلیتون فکر کردید؟

پاسخ :

هیچ!
گیسو
۳۰ شهریور ۹۴ , ۱۵:۱۴
تولدتون مبارک...امیدوارم تو 33سالگی بهترین اتفاقا براتون بیفته..
چه خوب ک استراحت کوتاهى بود...
شما خسته نشدین ازین همه کوچ؟؟

پاسخ :

ممنونم... امیدوارم هماره شاد باشین و خوشبخت! ؛)

نه، خسته نشدم، دیگه همینجام، قول میدم [آیکون شرمندگی!]

گیسو
۳۰ شهریور ۹۴ , ۱۵:۲۶
(أیکون خواهش میکنم ودشمنتون شرمنده وازین چیزا...)

پاسخ :

؛-)
آرامش
۳۰ شهریور ۹۴ , ۱۶:۲۸
بازم میگم این پاییز یه پاییز دونفره اس برا شما؛ ایشون نشدن اوشون!
ولی خدایی جناب صیغه ای 33 سالگی چه سن خوبیه برای ازدواج! تازه وقت ازدواجتون شده! اصن ادم میشنوه خواستگار30 به بالاست میگه اخیش این میدونه چی میخواد!
+ همین امروز اقایی رو با 33 سال سن ردش کردم،  که دقیقا حتی میدونست تعداد سکه ای که مهر خانومش میکنه چنتاست، با قاطعیت تمام یکی !
:) نه بخاطر قضیه سکه ها، دلیلم چیز دیگه ای بود، هیچی دیگه حسابی دم بختین ماشالله :))) اینجا چجوری شکلک میذارن ؟ ای جای شکلک نیشخند بلاگفا خالیه اینجا

پاسخ :

خدا از زبونتون بشنوه بانو!

تحلیلتون در نوع خودش جالبه، بله، صیغۀ نیمه پخت رو صرف کرده :)

+ یکی؟! خدایی؟! به نیت خدا؟!

اینجا نمیشه شکلک گذاشت، یه جوری حس رو خودتون القاء کنین ؛)

آرامش
۳۰ شهریور ۹۴ , ۱۸:۴۶
خدایی! یه دونه!
چیزی که برای من مهمه اینه که طرف بتونه فرق منو بقیه رو بفهمه، و در غیر اینصورت به درد من نمیخورن
جالبه در حالی که من ادعای اینو دارم که وضع مالی طرف مشوق و ملاک انتخابم نیست و مادیات رو تا وقتی توی مذاکرات به نتایج قابل قبولی نرسیم از طرفم نمیپرسم در بارش ایشون در مواجهه با چون منی همین اول بسم الله رفتن سر مهریه اینکه یه دونه و اعتقادی ندارن به مهریه و .... اینا در حالیه که هرچند تحصیلکرده و دارای شغل و خونواده موجهی هستند  با 33 سال سن هنوز از مال دنیا چیز هیچ قابل قبولی ندارن (چه مشکوک!)، اگه قرار بود از فیلتر های مادی که خودشون دست گرفتن عبورشون بدیم ایشون کجای دنیای من میتونست باشه؟
به آدم برمیخوره وقتی شرایط نسبتا خوبی داره ولی سعی میکنه خاکی باشه، سعی میکنه به طرف القا کنه بخاطر مادیات نه میخوادش نه پس اش میزنه و بعد با همچین عقایدی مواجه میشه!
+به هر حال از اینکه حد اقل با اینکه  نداشته هاش کم نبودن دقیقا میدونست چی میخواد (زن زیبای تحصیلکرده ای که بدون خونه و ماشین و با یه سکه و ترجیحا یه مقدارم دستی بهش بدن که بگیردشون همسرش شه) ایشالله قسمتش بشه، میشه حتما :)))
 

پاسخ :

جملۀ حکیمانه ای بود: فرق منو با دیگران بفهمه! باریکلا! :)

خب مردها براشون مقدار مهریه مهمه، شاید آدم خوبی بوده و می خواسته جوری باشه که واقعا عندالمطالبه رو تقدیم کنه و خلاص ؛) اما دیگه نه یکی، مثلا 14 تا رو میشه یه کاریش کرد :)

علی ای حال حرفاتون قشنگ بودن و دل نشین، ما هم امیدواریم که به خواسته هاشون برسن و خوشبخت بشن ایشالا، در کنارش شما هم... ؛-)

سمندون
۳۰ شهریور ۹۴ , ۱۹:۲۲
در پاسخ به خانم ارامش!
اولا که این دقت و قاطعیت و با برنامه بودن خواستگار شما لزوما به سنشون برنمیگشته
چون ادم تو این سن ها میشناسم که درست نقطه مقابل خواستگار شما بوده از لحاظ دقت و پختگی
و ادم حدود 10 سال کوچیکتر میشناسم با همین میزان پختگی
و ضمن اینکه بالا رفتن سن ازدواج درسته یه منافعی داره
ولی ضررهاش هم کم نیست
گلنار
۳۱ شهریور ۹۴ , ۰۱:۴۳
شما هم تولدتون بود امروووووز!!!
تا چند روز پیش یادم بود، ولی این یکی دو روز فراموش کرده بودم..!!
همونطور که خیلی ها تولد منو فراموش کرده بودن...
مثل خیلی دیگه از سال ها...
البته که مهم نیست البته!! ;):)



تولدتون مبارک مرد صیغه ای! [گل][گل][گل][گل]
ایشالا 99 رو هم ببینین! ;)

پاسخ :

شما خیلی محبت دارین :)

اشکالی نیست؛ آرزو می کنم عمری با عزت داشته باشین!

خوشبخت بشین ایشالا![گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]

گلنار
۳۱ شهریور ۹۴ , ۰۱:۴۷
راستی!
چه خوب که استراحتتون کوتاه بود!!
شما دیگه فقط متعلق به خودتون نیستین!!
شما در قبال این همه مخاطب مسئولید آقا!مسئول!!:P

پایدار باشید و برقرار

پاسخ :

؛-)

همیشه شاد ایشالا! :)

آرامش در پاسخ به سمندون
۳۱ شهریور ۹۴ , ۰۸:۵۳
سلام دوست عزیز
بله فرمایشتون متین، ولی من طبق تجربیاتم عرض کردم که یک آقای 30 سال به بالا دیگه تا اون سن و سالا سنگهاشو با خودش وا کنده و به یه بلوغ و ثباتی توی خواسته هاش رسیده و مث یه جوان مثلا 18 تا 21 ساله (برای مثال) هی دنبال آرمانهایی دست نیافتنی و شعار دادن و شعار شنیدن نیست، قبول دارم که پختگی همیشه به سن و سال برنمیگرده ولی این افرادی که شما میفرمایید استثنا هستند و اکثریت روال طبیعی تجربه اندوزی طی گذشت سالیان عمرشون و رسیدن به این بلوغ رو طی میکنن.
اقایی که 30 سالشه و بالاتر و همینطور خانومی با همین شرایط سنی بعیده کیس های ازدواجی براش پیش نیومده باشه و از هرکدومش تجربه ای کسب نکرده باشه، بنده حقیر هم طی تجربه ای چندین ساله (از سنین راهنمایی که اولین خواستگارام سرو کله شون پیدا شد تا حالا و در 28 سالگی ) اینو عرض میکنم والا من چه میدونستم چی به چیه؟ من حتی ادمی که پارسال بودم نیستم! از سال گذشته و حتی 6 ماه گذشته تا الان من کلی نگاهم به ازدواج عوض شده! نمیشه گذر زمان و سن و سال رو نادیده گرفت دوست عزیز، اصلا نمیشه!
هرچی جوونتری عقایدت رقیق ترن، مث پختن رب گوجه فرنگی :) کم کم روی اتیش زمان غلیظ میشن، پخته میشن، طوری که اگه به موقع برشون داری و بذاریشون جای درست کپک نمیزنن!
مثال رو داشتی ؟ :)))))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
درباره من
صیغه یعنـی نـوع، هیئت، اصل، شکل و در کل ریخت هـر چیزی را می‌گویند. کلهـــم اجمعیـــن ریخت هــر چیــزی را بررسـی مـی‌کنیم. اینـجا را آرام بخـوان؛ اگر می‌خواهی تمرین تندخوانـی کنـی، روزنامه بخوان نه وبلاگ!
صیغه‌های خواندنی
قدرت گرفته از بیان