بچهتر از این حرفها که بودم، اعداد یازده، بیست و دو، سی و سه، چهل و چهار و... را خیلی دوست میداشتم. کلا دو عدد هم تیپ و قیافه که در کنار هم قرار میگیرند، خشگلند، اینطور نیست؟ نه اینکه الان دوست نداشته باشمها، دوست دارم، منتها ترس تمام وجودم را میگیرد!
00 را ندیدم، چون چیزی حالی ام نبود، اما 11 را دیدم، 22 را هم دیدم، خبری نبود، یعنی تقصیر خودم شد. گذشته اما گذشت! از آنجایی که بعید می دانم 44 و 55 را ببینم، و با التفات به این مطلب که باید حالی را که در آنیم غنیمت شمریم و شاید که نباشد فردای دگر، با تمام وجودم سلام میکنم بر 33 سالگی... سلام و درود خدا بر 33 سالگی!