صیغه ای برای ذکور

همان‌طور که قبلاً هم نوشتم، والده‌مان از هر فرصتی برای نفرین کردن فرزندش استفاده می‌کند، بهتر است بنویسم استفاده می‌کرد، این‌جور بهتر است. از نفرین‌های خیلی خفن بگیرید تا نفرین‌های دم‌دستی مثل: «خدا عذابتو زیاد کنه»، «داغتو ببینم» «خیر از زندگیت نبینی» و قس علی هذا. اگر علت این نفرین‌ها را جویا شوید، چند قلم خدمت‌تان ارائه می‌دهم.

مثلا بسکویت که می‌خورم و تکه‌ای از آن توی آشپزخانه افتاده باشد، از گزینۀ اول و اگر با لقمۀ نان و پنیر از آشپزخانه تا اتاقم راه بروم و بخورم، از گزینۀ سوم و اگر پا را از این فراتر بگذارم، از گزینۀ دوم استفاده می‌کند.

حالا یک هفته است که نه تنها از آن نفرین‌ها خبری نیست، بلکه الفاظی مثل: «پچلم» (به کسر پ و چ و فتح لام) یا «مرد صیغه‌ای عزیزم» یا «صیغه‌ای جان» جایگزین آن شده است. اگر به دنبال راهکار این ماجرا هستید، باید بگویم مردانی که با مادرشان زندگی می‌کنند، کافی‌ست ظرف‌های ناهار و شام را به محض این‌که وارد سینک ظرفشویی شدند، بدون اطلاع والده بشویند، آن وقت تأثیر صیغه‌‌پراکنی‌های مرا به واقع درک خواهند کرد.

*****

بی‌ربط نوشت: ذکر «یا غافر» به منظور رفع دشواری‌ها و جهت پنهان ماندن از خطرات مختلف و این‌که از جمله آمرزیده‌شدگان باشیم، به شدت مؤثر است.

+ نوشته شده در چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۲۲:۰۴ توسط مرد صیغه‌ای
درباره من
صیغه یعنـی نـوع، هیئت، اصل، شکل و در کل ریخت هـر چیزی را می‌گویند. کلهـــم اجمعیـــن ریخت هــر چیــزی را بررسـی مـی‌کنیم. اینـجا را آرام بخـوان؛ اگر می‌خواهی تمرین تندخوانـی کنـی، روزنامه بخوان نه وبلاگ!
صیغه‌های خواندنی
قدرت گرفته از بیان