امروز برای بار چندم، این نامۀ «قاصدک» را مطالعه کردم. نامه سرشار از حرف های قشنگ و دوست داشتنی ست.
سرشار از عشق و محبت است. باور بفرمایید نکاتی در این نامه خواسته یا ناخواسته گنجانده شده که کل زندگی را کفایت می کند. چرا زندگی؟ خواندنش هم برای دنیایتان کفایت می کند و هم برای آخرتتان مکفی ست. «قاصدک» را اگر نخوانده اید، بخوانید.
::: صیغه نوشت: اعتراف می کنم که کمی گدا هستم. گدا به این معنی که وقتی دستم می رود به جیب که ناچیز کمک کنم به جایی یا به کسی، انگار که یک نفر دستم را به عقب پرت می کند. امشب تا خواست دستم را بگیرد، زدم روی دستش و 2000، فقط 2000 درون یک کیسه انداختم؛ توجه کنید، 2000!
جدای از شادی و سرمستی که بعدش داشتم، 100 هزار طلبِ سوخته ام که به زعم خودم سوخته بود و بر می گردد به سال 90، به حسابم واریز شد، همراه با کلی عذرخواهی. انفاق کنید، انفاق کنید، حتی به اندازۀ 2000!